راز مدیریت سرمایه در معامله گری، هدف اصلی آن در وهله اول، کنترل ریسک و حفظ دارایی است. ما در این مقاله میخواهیم به شما ۵ راز مدیریت سرمایه در معاملهگری و مدیریت ریسک را بگوییم تا شما به سوددهی خوبی برسید و حد سود و ضرر کنترل شدهای داشته باشید و ضررهای خود را تا جای ممکن کاهش دهید.
مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای بدست آوردن بازدهی مورد انتظار خود باید مقدار ریسک مشخصی متحمل شوید. طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید پیش از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم و به گونهای متعادل شده باشند که در مقابل انتظار برای کسب سودی معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
سرمایه گذاران موفق به دنبال سرمایهگذاریهایی هستند که بازدهی بالاتر از میزان موجود در پول نقد یا سپردههای مدت دار داشته باشند. سرمایهگذاریهایی (مانند: سهام، درآمد ثابت و ارزهای دیجیتال) نیز وجود دارند که ممکن است در بلندمدت بازدهی بالاتری نسبت به وجهنقد داشته باشند. براین اساس، نوسانات بیشتری را نیز تجربه میکنند. بنابراین، سرمایهگذاران باید ترکیب ریسک و بازده را بلد باشند. و برنامه مدیریت سرمایه و ریسک خوبی داشته باشند.
هدف سرمایهگذاری اطمینان داشتن ترکیبی از داراییها است که در زمانهای مختلف عملکرد خوبی داشتهاند که کمک میکنند تا از هر گونه رکود در یک بازار یا یک بخش صنعتی جلوگیری شود.
یک پرتفوی متنوع، داراییهایی که در طبقات اصلی (مانند: سهام، دارایی، درآمد ثابت و پول نقد) را حفظ میکند. که هدف آن کاهش ریسک غیرسیستماتیک سرمایهگذاری است.
ثبیت بر بازدهی، که سرمایهگذاری شما می تواند ایجاد کند، آسان است. اما سرمایهگذاران موفق همیشه هزینهها و مالیاتهای مربوط به مالکیت آنها را پیگیری میکنند و به دنبال آن هستند که به حداقل برسند.
استراتژی «خرید و نگهداری» میتواند به شما کمک کند از هزینههای تراکنش (مانند: کارگزاری، خرید و فروش اسپرد از وجوه مدیریتشده) جلوگیری کنید. همچنین می تواند به شما کمک کند مالیات بر سرمایه را کاهش دهید، که معمولاً در صورت نگهداری دارایی برای بیش از ۱۲ ماه، ۵۰٪ کاهش می یابد.
گاهی در طول روز نوسانات قابل توجه ایجاد میشود که در بلندمدت، سرمایهگذاری در داراییهایی را با بازده قوی و بالا مواجه خواهد کرد. بنابراین، باید صبور و ریسک پذیر باشید. گاهی داشتن یک برنامه مدیریت سرمایه کمک شایانی میکند.
وقتی بازار ناگزیر به عقبنشینی میشود، سرمایهگذاران باهوش نمیترسند و سرمایههای بلندمدت را بخاطر نوسانات کوتاهمدت نمیفروشند. که با داشتن یک برنامه مدیریت سرمایه دقیق کار شما راحتتر میشود.
با این روش میتوانید در دوران رکود بازار به سرمایه گذاری ادامه دهید، که در این زمان سرمایهگذاریهای با کیفیتتری را با قیمتی مناسب و پایینتر از آنچه که انتظار داشتید بعد از بهبود بازار بخرید، را خریداری کنید. گاهی با پشت گوش انداختن این ریسکها بسیاری از سرمایهگذاریهای قیمت مناسب را از دست خواهید داد.
یک استراتژی هوشمند در مورد مدیریت سرمایه این است که اطمینان حاصل کنید که ذخیره نقدی قابل توجهی دارید و بیمه مناسبی (مانند: درآمد، TPD و بیمه عمر) را برای کار خود انتخاب کنید. که باعث میشود خطرات سرمایهگذاری شما کاهش پیدا کند.
رازهای مدیریت سرمایه این است که شما باید عملاً سود کسب کنید.
درواقع، شما باید بر این وسوسه که در هر معامله باید به نهایت سود برسید و سپس از آن خارج شوید را از خودتان دور کنید. حواستان به اشتباهی که اکثر معاملهگران انجام میدهند، باشد انتظار برای کسب نهایت سود در هر معامله است.
آموزش، مشاهده روند بازار و تکیه به شهودتان در خواندن چارتها از مواردی هستند که به تقویت مهارت شما جهت بستن معاملات کمک شایانی میکنند.
راز واقعی معاملهگری، نحوه مدیریت سرمایه است.
حال پنج اصل یا راز مدیریت سرمایه عبارتند از: ثبات داشتن معاملات، گواهی تراکنشها، ریسک پذیری و میزان افت سرمایه، مستندسازی و توجیه حد سود و ضرر.
قبل از اینکه سرمایهتان را دو یا سه برابر نکردهاید، اندازه موقعیتتان را افزایش ندهید. انجام کاری خلاف آنچه اغلب تریدر ها آن را انجام میدهند، را میتوان رازی در معاملهگری بهحساب آورد. معاملات باید به شیوهای انجام شوند که ثبات داشته باشند. یعنی، سیاستها و رویههایی برای رسیدگی به انواع تراکنشها ایجاد شده باشند. حفظ ثبات در میزان ریسکتان یکی از کلیدهای موفقیت در مدیریت پول در بازار سهام است.
تراکنشها باید تایید شده و دارای تمام امضاهای مجاز باشند.
تراکنشها باید در یک دوره زمانی خاص و مطابق با چارچوبهای زمانی مشخص شده، انجام شوند. پیش از ورود به معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن را تعیین کنید.
محاسبه کردن تعداد ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
طبق اصول سرمایهگذاری، حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معاملهگران ریسکپذیر تا حداکثر ۵ درصد.)
حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، باید برابر ۱ باشد در غیر این صورت، ورود به معامله خطای بزرگی است.
در صورت نیاز به داشتن چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
در بازدهی نجومی معاملات اعتباری و اهرمی، باید ریسک سنگین و چند برابری معاملات را نیز مد نظر داشته باشید.
آستانه تحمل افت سرمایه حساب معاملاتی خود را به طور دقیق مشخص نموده و زمانی که به دلیل چندین معامله زیانده، میزان افت سرمایه شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی متوقف کنید.
اسنادی باید برای پشتیبانی از تراکنشها در مدیریت سرمایه باید وجود داشته باشد. اسناد باید حفظ، سازماندهی شده و به اندازه کافی کامل باشند تا در برابر ممیزات مقاومت کنند.
در مدیریت سرمایه باید دلیلی برای تراکنش وجود داشته باشد که از اهداف پروژه پشتیبانی کند و به دستورالعملهای مشخص شده پایبند باشد. راز بزرگ دیگر در رابطه با حد ضرر در سطح نقطه سربهسر این است که شما نمیتوانید حد ضررتان را تا نقطه سربهسرتان بالا بیاورید مگر اینکه دلیلی کاملاً منطقی ازنظر تحلیل تکنیکال داشته باشید جابجا کردن نقطه ضررتان به سطح نقطه ورودتان بدون داشتن دلیل موجه اصلاً معنا ندارد. البته شما میتوانید این کار را بهصورت دلخواه و یا به دلیل داشتن یک قاعده از پیش تعیینشده انجام دهید اما این روش، راه مؤثری در مدیریت معاملاتتان نخواهد بود. شما باید فضایی را برای نفس کشیدن و رشد معاملاتتان فراهم کنید و اگر دلیلی محکمهپسند برای این جابجایی ندارید، این کار را انجام ندهید.
در صورتی میتوان حد ضررتان را تا نقطه سربهسر بالا بیاورید که: