آشنایی با مبحث فشردگی در پرایس اکشن RTM یکی از موارد مهم جهت موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال است، فشردگی (CP) شکلی از رفتار قیمت است که به تریدر یا معامله گر نشان می دهد قرار است به زودی در نمودار یک تغییر روند به وجود بیاید، فشردگی در واقع همان الگوی Wedge در تکنیکال کلاسیک است که به دو نوع Wedge صعودی و نزولی دیده می شود، حتی اگر آشنایی خاصی با الگوهای کلاسیک نداشته باشید می توانید زمانی که قیمت به صورت فشرده و با حالت خستگی به سمت بالا و یا پایین در حرکت بود بدانید که این همان فشردگی و یا CP حرکت کردن قیمت است، این به معنای تسویه در بازارهای مالی است، بانک ها و موسسات و یا هر اسمی که سایر سبک ها بر روی پول های بزرگ نام نهاده اند، زمانی که در حال سیو سود هستند، حالت CP را می سازند، همه این حرکت کردن قیمت مهم است و بعد از این حرکت در صورت نبود نفوذی در سطح (اینگلف) روند قیمت تغییر می کند.!
زمانی که فشردگی در نمودار ارزهای دیجیتال رخ می دهد کف عرضه یا تقاضا از بین می رود همین امر باعث می شود قیمت، حرکت های شارپ و بدون دردسری را بزند؛ در فشردگی قیمت خودش را به یک ناحیه عرضه یا تقاضا واقعی می رساند سپس به سمت نواحی ای با نقدینگی زیاد رفته که این تغییر بر روی نمودار رمز ارز مورد نظر بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی – cryptocurrency) قابل تشخیص است؛ تریدرها می توانند این مناطق را هدف های خود قرار دهند. همچنین معامله گران می توانند نقطه ای که از آن فشردگی شروع می شود را هم به عنوان تارگت قیمت در نظر بگیرند. زاویه فشردگی نباید کمتر از 45 درجه باشد چرا که در غیر این صورت تبدیل به یک روند صعودی یا نزولی شده و دیگر نمی توان اسم فشردگی را بر آن نهاد؛ البته نظرات زیادی وجود دارند که حتما نباید این زاویه رعایت بشود چرا که شروط زیاد باعث ناکارآمدی تحلیل خواهد شد، باید این نکته را در نظر داشته که برخوردهای به MPL صورت می گیرد که در ادامه به بررسی ام پی ال نیز خواهیم رسید.
در این الگو قیمتی، قیمت در ابتدا یک زون قدرتمند تقاضا یا عرضه را تشکیل می دهد، سپس به زون تقاضا برگشته و FTB رخ می دهد در همین لحظه قیمت شروع به صعود کرده اما در مسیر صعود و رسیدن به زون عرضه، پشت سر هم زون های تقاضا تشکیل می دهد به طوری که این زون ها تقریبا همدیگر را تاچ می کنند و هر زون توسط قیمت تست می شود یعنی این زون ها Fresh بودن خود را از دست می دهند و برای هرکدام FTB رخ می دهد. تست شدن زون های تقاضا باعث می شود تا Pending order هایی که خریداران در طول مسیر برای خرید گذاشته بودند مصرف شود و وقتی قیمت به زون عرضه می رسد و با اوردرهای فروش مواجه می شود عملا هیچ اوردر خریدی را در مقابل خودش نبیند و با قدرت تمام توسط زون عرضه به پایین به اصطلاح هل داده می شود.
طبق گفته بهینه ترین روش پرایس اکشن یعنی مدل ال بروکس، قیمت همیشه در داخل یک کانال قرار دارد، گاهی اوقات، معامله گران باید تایم فریم های بالاتری را بررسی کنند، چراکه این امر می تواند به آن ها جهت یافتن کانال های بیشتر کمک کند.
الگوی Wedge کلاسیک در واقع همان منطقه ای است که فشردگی در آن رخ می دهد. برای همین است که قیمت در خلاف جهت الگوی Wedge پرتاب می شود چرا که قبل از آن با ایجاد فشردگی در الگو، اوردرها مصرف شده اند و قیمت با رسیدن به یک زون قدرتمند عرضه یا تقاضا با قدرت تغییر جهت داده است. قدرت یک فشردگی به تعداد زون ها و تعداد تست شدن هایی است که در طول مسیر اتفاق می افتد.
به عنوان یک معامله گر باید از CP فقط برای تائید بیشتر زون های قدرتمند (FL, FTR, CAPو…) استفاده کنید و هرگز بر مبنای CP وارد معامله و ترید نشوید؛ در صورت وجود یک زون Departure در مسیر برگشت، می توانید وارد پوزیشن معامله شوید.
الگو 3drive مانند فشردگی یک مفهوم approach است، به عبارت دیگر این الگو شیوه نزدیک شدن قیمت به زون را بررسی می کند. الگو قیمتی 3D به این صورت است که قیمت در راه رسیدن به زون عرضه/تقاضا، سه مثلث صعودی/نزولی می سازد. این الگو نوعی فشردگی است چرا که در صورت رسیدن به زون مورد نظر معامله گر، انتظار می رود که قیمت با قدرت برگردد؛ البته این نکته لازم به ذکر است که شما به عنوان یکی از تریدرهای حوزه ارزهای دیجیتال نباید تنها با دیدن این الگو وارد معامله شوید.
در الگو 3d فقط تشکیل 3 مثلث صعودی یا نزولی، اهمیت زیادی دارد و اتفاقات قبل از تشکیل این 3 مثلث نباید شما را تحت تاثیر بگذارد، چرا که در پرایس اکشن مدل RTM ساخت این سه مثلث می تواند یک فشردگی زیادی را به وجود بیاورد و در قدم بعدی که قیمت به سمت زون قوی برسد پیش بینی می شود قیمت با یک قدرت خاصی خلاف جهت را پیش بگیرد.
سوالی که در حرکت قیمت به صورت کمپرس یا فشرده پیش می آید این است که قیمت چه چیزی را مصرف کرده است؟ جواب بسیار ساده است، قطعا سفارشی در آن جا وجود دارد که قیمت توانسته است به آن جا واکنشی نشان بدهد، پس قیمت سفارش را مصرف می کند، زمانی که قیمت در حال فشرده بالا رفتن و یا پایین آمدن است، قیمت به مناطقی تحت نام MPL که مخفف عبارت (Max Pain Level) است، معنی این عبارت به ما می گوید که این محدوده بیشترین حد درد معامله گران است، برای همین برای سایر فعالین بازار که با سبک آر تی ام معامله می کنند مهم است.
زمانی که قیمت خلاف تصورات تریدرها عمل می کند، اکثریت تریدرها در آن ناحیه حد ضرر می خورند، این ناحیه درد و ضرر زیادی را به معامله گران بازاهای مالی وارد می کنند، این ضربه، در آینده نیز می تواند واکنش بسیار خوبی را برای ترید کردن در آن نواحی مهیا کند! ام پی ال همانند تصویر بالاست، فرض کنید شما با یک الگو سر و شانه طرف هستید اما این الگو تنها شونه چپ و سر دارد. از شونه چپ پس از اینکه قیمت قسمت سر را ساخت، اف تی آر بگیرید، این بهینه شده منطقه MPL است اما می توانید از شونه چپ تا قسمت سر را به عنوان فضای کلی ام پی ال در نظر داشته باشید، ورود به این محدوده می تواند وکنش های سودسازی را برای شما به ارمغان داشته باشد، همان طور که در تصویر مشخص است، در انتهای باکس اف ال این مناطق شکل می گیرند و MPL را باید در انتهای باکس ها به دنبالش باشید، همچنین برای پیدا کردن شونه چپ باید به دنبال سطحی باشید که به وسیله قیمت شکسته شده است، این شکست باعث شده است که معامله گران حد ضرر بدی را تجربه کنند چرا که بعد از زدن حد ضرر آن ها قیمت به سمت تحلیل آن ها حرکت کرده است.